تنها دختر یک خانوادهی نچندان معمولی
” با سلام و احترام” راستش نمیدانم این کار من توجیهی دارد یا نه؟ اما اگر میشود و راه دارد لطف کنید هزینهای که بنده برای شرکت در این طرح پرداخت کردهام را بازگردانید. حالا که فکر میکنم من آدمی نیستم که فردا پس فردا در محافل بزرگ ادبی… بیشتر »
8 نظر
هستی که نیست
خیلی وقت پیش به مامان زهرایت گفته بودم که میخوام همهی خرت و پرتهایم را جمع کنم و بیایم پیش شما برای همیشه همین جا زندگی کنم. توی این خونهی قدیمی همهچیز هست. خدا، آسمون، نور! معصومه من چرا این همه دیر به این نتیجه رسیدم که این خونهی تالاری با سنگ… بیشتر »