آدمهای خوبِ دنیا
پشت به من ایستاده و شمرده شمرده حرف میزند. سرش را بالا گرفته است و به آسمان زُل زده. با هر کلمهای که میگوید روسری ساتن آبی رنگ با گلهای ریز طلایی از سرش سُر میخورد و هر بار با دستان کشیدهاش آن را جلو میکشد. دوست دارم برگردد و موهای مششدهاش را… بیشتر »
8 نظر